انسان موجودی است که علل و عواملی او را فریب می دهد و نسبت به خود گمان ناروا می برد. وقتی انسان به خودش می نگرد و می بیند که در جهان فرمانروا و سرور است، خودش را می بازد. در این میان برخی از انسان ها بیش تر فریب دنیا را می خورند و این دنیا آنان را فریب می دهد؛ زیرا اینان وقتی به وضعیت زندگی خویش به ویژه در زر و زور می نگرند می بیند که ثروتمندتر و قدرتمندتر از همه هستند. این گونه است به دام غروری می افتد که دنیا فراهم آورده است.(لقمان، آیه 33؛ فاطر، آیه 5) پس به گونه ای رفتار می کنند که دیگر خدایی را بنده نیستند.
غرور آدمی را به دام تکبر می افکند. کبر و بزرگی از صفاتی است که باید انسان از خودش دور کند؛ زیرا این اسم و صفت یعنی متکبر و تکبر و کبر تنها برای خداوند کبریا سزاوار است.(حشر، آیه 23) و آن چه برای انسان سزاوار است کبر نیست بلکه تواضع و فروتنی است؛ این که در برابر خداوند خودش را فروتن بیابد و متواضع باشد. اما کسانی که مغرور شده و به دام فریبنده دنیا گرفتار شده اند، به جای تواضع ، تکبر می ورزند و مال و ثروت و قدرت و زر و زور ایشان موجب می شود که گمانه های نادرستی در باره خود داشته و بر اساس این داوری غلط عمل کنند. این گونه است که انسان سرکشی می شود که در برابر خداوند نیز می ایستد و بر خلاف فرمان الهی رفتار می کند.
اما خداوند با توجه به روحیات انسان که موجودی جهول و ظلوم است (احزاب، آیه 72) و به نادانی بسیار و تجاوز از حدود گرایش دارد، عواملی را در سر راه زندگی اش قرار داده تا او را ادب کند و سرجایش بنشاند. عواملی که موجب می شود تا انسان تواضع کند و از تکبر دست بردارد، سه چیزی است که امام حسین علیه السلام فرموده است: لَوْلا ثَلاثَةٌ ما وَضَعَ ابْنُ آدَمَ رَأْسَهُ لِشَىْ ءٍ: اَلْفَقْرُ وَ الْمَرَضُ وَ الْمَوْتُ؛ اگر سه چیز نبود انسان در مقابل هیچ چـیز سر فرود نمى آورد: 1 ـ فقر 2 ـ بیـمارى 3 ـ مـرگ.(نزهة الناظر، ص 80)
وقتی انسان به خودش می نگرد، فقر خود را می یابد به گونه ای که بدون تکیه گاهی چون خدا اصولا قوام نداشته و نمی تواند بر سر پایه خود بیایستد. این فقر همه هستی او را فراگرفته و پر کرده است. البته هر از گاهی انسان به فقر مالی و مادی نیز دچار می شود تا تکبر برخاسته از مال و ثروت به تواضع تبدیل شود، هم چنین گاهی گرفتار مسکنت شده و خانه نشین می شود و توان آمد و شد خود را به دست می دهد تا دانسته شود که قدرت وی چه از مال باشد چه از تن سالم از دست خواهد رفت.
ببماری و نیز مرگ که سر راه هر کسی است و هر روز این شتر در خانه کسی نشسته است، هر روزه به آدمی تلنگر می زند که تکبر را کنار بگذار و دمی بنشین و تفکر و تدبر کن که آن طوری که قدرت و ثروت دنیا فریبت داده نیست، بلکه به دمی از سلامتی به بیماری و از زندگی به مرگ می روی و سلامت و حیات تو به مویی بسته است و دم دیگر ممکن است تغییر وضعیت کند. این امور سه گانه است که آدمی را سر جایش می نشاند و گرنه تکبر آدمی را رها نمی ساخت.